درباره وبلاگ ثقل زمین کجاست من در کجای جهان ایستاده ام. آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
نويسندگان زخمی تر از ترانه دل نوشته های تنهایی
حال و روزم مثِ سگِ هاره، که فقط پارس هاشو میشماره زخم دستاشو گاز میگیره، جیغ ترمز رو آرزو داره
شکل پرسه رو فرشی از پوکه، توی یه سرزمین متروکه مشت میشم روی کلاویهی، این پیانو که دیگه ناکوکه
گریه تو وزن مفتعل فعلن، واژه با طعم شاش توی دهن فکر تو چارچوبِ چَک خوردن، شعر تو وزن مطلقن قدغن
قدغن مثل شَک تو سوریه، مثل یه تانگو توی قونیه خشک میشم ولی نمیمیرم، مثل دریاچهی ارومیه
مثل حرفی که صد دفعه خط خورد، مثل برگی که سبز موند و مُرد دل خنک میکنم تو میدون با فحش دادن به عکس رو بیلبورد
غرق میشم تو برکهی الکل، توی میکس سنایچ با اتانل روی فرش سرنگ میرقصم، با جوونای مُرده زیرِ پُل
حال و روزم مثِ سگِ هاره، که فقط پارس هاشو میشماره زخم دستاشو گاز میگیره، جیغ ترمز رو آرزو داره
دموئه هر صدای استریو، توی ماشین و توی استودیو اون کسی که زبونمو میخواست، کفِ دستم گذاشته گوش منو
پیکاسو پشتِ بومِ این چشماس، دنیا پیش نگام گوئرنیکاس ائتلافِ جنون و رنجیره، انعکاسِ کوبیسم تیر خلاص
من یه مَردم تو گوشهی تابلو، با دوتا چشم باز مونده به تو که داری ضجه میزنی دائم نعشٍ معصومِ آرزوهاتو
حال و روزم مثِ همون مَرده، که زمین خورده روی اون پرده با یه شمشیرِ مُرده تو دستش، میگه از راه برنمیگرده
مثل حرفی که صد دفعه خط خورد، مثل برگی که سبز موند و مُرد دل خنک میکنم تو میدون با فحش دادن به عکس رو بیلبورد
غرق میشم تو برکهی الکل، توی میکس سنایچ با اتانل روی فرش سرنگ میرقصم، با جوونای مُرده زیرِ پُل
سه شنبه 28 فروردين 1392برچسب:, :: 21:20 :: نويسنده : امین قربانی
پای یک کامپیوتر گیجم ، سرِ من درد می کند به جنون کارگرهای شهرداری را می بَرَد سمت روستا کامیون خواهرم شعر می شود از لب، بغل دوست دخترش هر شب من به خود فکر می کنم اغلب توی حمّامِ گریه با صابون! دست تو: چوب و کـُلت و چوبه ی دار ، البته شورت خانمت به کنار! که مساوی تر از منی انگار، پیش چشمان بسته ی قانون خسته از مغزِ خالی و پُرها، مشت می کوبمت به آجرها پیک خالی بگو به دکترها ، زخم ما رشد می کند به درون سور بالا و جشن پایین ها، در عزا و عروسی اینها بوق گوساله ها و ماشین ها... سرِ چی بود؟ چند قطره ی خون بچّه ماهی خیال دریا داشت، گاو هم دوستان خود را داشت آنچه اندازه ی خودم جا داشت پشت من بود و خانه ی حلزون دست بردن به متن قرآن ها، خبر خودکشی میدان ها پخش ساندیس در خیابانها، بازیِ موز بود با میمون حذف مو و تنِ زنِ تختی، کشف یک جور راحت از سختی بحث در معضلات خوشبختی، سریال جدید تلویزیون دیر کردیم و باز هم زود است، عشق یک کافه غرق در دود است فصل آغاز قصّه این بوده ست: شرح کاندوم خریدنِ مجنون راهسازی برای ویرانه، جنگ یک مشت مست و دیوانه خنده ی گرگ های در خانه، اشک تمساح های در بیرون نه دلت می برد مرا نه صدات، خسته ام آه از تمام جهات دلخوشم به کدام راه نجات؟ منِ زیر کتاب ها مدفون هرچه از هیچ رنج می بردم، بغض خود را به زور می خوردم داشتم ذرّه ذرّه می مردم، پشت این عکس های گوناگون هرچه در شهر اتفاق افتاد، رفت دنیا به باد یا با باد! باز در تو ادامه خواهم داد، از تو ای شعر واقعا ً ممنونسه شنبه 27 فروردين 1392برچسب:, :: 21:25 :: نويسنده : امین قربانی
صفحه قبل 1 صفحه بعد ![]() ![]() |